استراتژی محتوا نقشه ای است که شما را به سمت محتوای سود آور هدایت می کند. در اینجا پنج دلیل وجود دارد که چرا هر کسب و کاری باید یکی داشته باشد.
آیا برند شما یک استراتژی پشت بازاریابی محتوایی خود دارد ؟
برنامه ریزی برای دستیابی به بازگشت سرمایه گذاری (ROI) ضروری است.
حتی اگر یک برنامه ریز طبیعی نباشید، احتمالا موافقت خواهید کرد که اگر ابتدا برنامه ریزی کنید، دستیابی به اکثر وظایف آسان تر است.
بدون استراتژی، تلاش های بازاریابی محتوای شما به احتمال زیاد به جایی نمی رسد و هیچ کاری انجام نمی دهد.
من استدلال می کنم که بازاریابی محتوای سود آور بدون یک استراتژی محتوای قوی غیر ممکن است.
بیایید بحث کنیم که چرا استراتژی محتوا بیشترین اهمیت را دارد.
استراتژی محتوا برنامه ای است که نحوه ایده پردازی، ایجاد، انتشار، ترویج و مدیریت محتوا را مشخص می کند.
استراتژی محتوا به تعیین اهداف، گردش کار، دستور العمل ها، بودجه، ساختار تیم و قوانین محتوای برند شما کمک می کند. به طور قطع به این سوالات پاسخ می دهد:
چرا محتوا تولید می کنیم ؟ (برای رسیدن به چه اهدافی تلاش می کنیم ؟)
برای چه کسی محتوا تولید می کنیم ؟ (مخاطب هدف ما چه کسانی هستند ؟)
چگونه محتوا تولید خواهیم کرد ؟ (آیا از استعدادهای داخلی استفاده خواهیم کرد ؟ نویسندگان / طراحان گرافیک / فیلمبرداران را استخدام خواهیم کرد ؟)
چه محتوایی ایجاد خواهیم کرد ؟ (روی چه موضوعات و قالب هایی تمرکز خواهیم کرد ؟)
کجا/ چه زمانی محتوا را منتشر کنیم ؟ (در وب سایت ما ؟ در شبکه های اجتماعی ؟)
مخاطبان ما چگونه محتوای ما را پیدا خواهند کرد ؟ (سئو چگونه به هم گره می خورد ؟)
چه کسی مسئولیت مدیریت، انتشار و تبلیغ محتوای ما را بر عهده دارد ؟ (تیم محتوای ما چگونه به نظر می رسد و چه کسی چه نقشی را ایفا می کند ؟)
در صورت ایجاد محتوا، پاسخگویی به همه این سوالات حیاتی است. و اگر استراتژی محتوا را تدوین کنید، قبل از انتشار یک مقاله به همه آنها پرداخته می شود. این کلید است.
اگر دقت کرده باشید، استراتژی محتوا یک معامله بزرگ است.
چرا ؟
زیرا بازاریابی محتوای هوشمند نتایج باورنکردنی دارد و دستیابی به این نتایج ۶۲ درصد کمتر از تبلیغات سنتی یا پولی هزینه خواهد داشت.
اما برای به دست آوردن این نتایج، به یک استراتژی نیاز دارید، زیرا استراتژی نقشه ای است که شما را به محتوای سود آوری هدایت می کند که ROI را به دست می آورد. در اینجا دلیل آن است.
بر اساس نظرسنجی Semrush، نود و هفت درصد مشاغل از بازاریابی محتوا به عنوان بخشی از استراتژی بازاریابی کلی خود استفاده می کنند. با این حال، تنها ۵۷ درصد گزارش کردند که یک استراتژی مستند دارند، و تنها ۱۹ درصد گفتند که استراتژی آنها پیشرفته است.
۷۸ درصد از کسب و کار هایی که بازاریابی محتوایشان را «بسیار موفق» می دانستند، یک استراتژی محتوای مستند نیز داشتند.
همه ی اینها چه معنایی میدهد ؟
بیشتر کسب و کارها از بازاریابی محتوا استفاده می کنند، اما بسیاری از پتانسیل کامل آن را درک نمی کنند.
برای انجام این کار، به یک استراتژی محتوا نیاز دارید. و، شما باید آن را مستند کنید.
این مهم است زیرا، بدون یک برنامه مستند، تلاش های محتوای شما پراکنده خواهد بود. و تلاش های پراکنده منجر به نتایج پراکنده و غیر قابل پیش بینی می شود.
یعنی اگر اصلا نتیجه بگیرید.
در اینجا انجام بازاریابی محتوا بدون استراتژی به نظر می رسد:
یک برند کوچک تصمیم می گیرد یک وبلاگ راه اندازی کند. یک یا دو کارمند که اتفاقا خلاق نیز هستند وظیفه مدیریت آن را بر عهده دارند.
آنها مطمئن نیستند که کجا موضوعات را پیدا کنند، بنابراین به آنچه رقبایشان انجام می دهد نگاه می کنند و از آن پیروی می کنند. آنها هر زمان که وقت داشته باشند پست می گذارند، بنابراین انتشار به صورت پراکنده است. آنها در مورد موضوعاتی که رقبای اصلی خود در مورد آنها پست می کنند با کمی تفاوت پست می کنند. و وقتی نام تجاری شناخته می شود، وبلاگ برای ماه ها ساکت می شود.
یک سال بعد، نام تجاری نتایج وبلاگ را بررسی می کند – و هیچ کدام را پیدا نمی کند. آنها نتیجه می گیرند که وبلاگ نویسی اتلاف وقت است.
بله – در این مورد، اینطور است. اما این به این دلیل است که برند مورد نظر از همان ابتدا اشتباه شروع کرد. آنها بازاریابی محتوا را به عنوان یک وسیله جانبی در نظر می گرفتند که می توان آن را در دقایق خالی روز بدون تلاش زیاد انجام داد.
حقیقت این است که اگر می خواهید بازاریابی محتوا کارساز باشد، باید آن را به عنوان یکی دیگر از فعالیت های تجاری حیاتی در نظر بگیرید – و یک استراتژی محتوا به شما کمک می کند تا به آن برسید.
شما باید برنامه ریزی کنید که چگونه، کی و چرا آن را انجام دهید، و برای چه کسی این کار را انجام خواهید داد. شما باید استراتژی داشته باشید تا برند شما بتواند به طور مداوم و منظم پست بگذارد (زیرا سازگاری منجر به نتایج بهتری می شود) – و این به بیش از وقت آزاد دیگران نیاز دارد.
بررسی واقعیت: این کار مستلزم تلاش اختصاصی از جانب شخصی است که ۸ ساعت در روز کار او شامل تولید محتوا است و نه چیز دیگری.
چگونه آن شخص را هدایت خواهید کرد ؟ چگونه منابع را برای استخدام یا پرداخت آن فرد تخصیص می دهید ؟ چگونه مطمئن می شوید که محتوای ایجاد شده نتایجی به دست می آورد ؟ باید برنامه ریزی کنید شما به یک استراتژی محتوا نیاز دارید.
اگر می خواهید از محتوا نتیجه بگیرید، باید مطمئن شوید که کل برند و تیم شما در یک صفحه هستند و با همان انتظارات و در جهت اهداف یکسان کار می کنند.
یک استراتژی محتوای مستند، همه چیزهایی مانند به هم خوردن قطعات پازل را برای تشکیل یک تصویر کامل تراز می کند.
به ساختن یک استراتژی محتوا فکر کنید که برنامه خود را برای افزایش آگاهی از برند، جذب ترافیک وب سایت بیشتر، پرورش مخاطبان، افزایش تبدیل و فروش یا هر هدفی که شما تصمیم می گیرید مهم است، در نظر بگیرید.
دستیابی به این اهداف به قطعات متحرک زیادی، افراد مختلف و ابزار های فراوان (مانند پلت فرم انتشار، ابزار های سئو، تقویم محتوا، ابزار های برنامه ریزی شبکه های اجتماعی، ابزار ویرایش و بررسی محتوا، ابزار های همکاری و موارد دیگر) نیاز دارد.
اما استراتژی تمام این قطعات را به حساب می آورد و نحوه تناسب آنها را با هم توضیح می دهد.
به همین دلیل است که شما و تیمتان باید در مورد اینکه چه کسی، چه چیزی، کجا، چه زمانی و چرا تصمیم بگیرید و ثبت کنید تا محتوای شما بهترین شانس را برای موفقیت داشته باشد.
همانطور که توضیح دادیم، برای اطمینان از اینکه بازاریابی محتوا می تواند کار کند، به سرمایه گذاری نیاز دارید. شما فقط به افرادی نیاز ندارید که محتوا را برنامه ریزی، ایجاد، مدیریت، ترویج و توزیع کنند. شما به افرادی نیاز دارید که بدانند دارند چه می کنند. و شما به ابزار هایی نیاز دارید که افرادتان بتوانند از آنها برای تسهیل تمام این مراحل استفاده کنند.
اما اگر بودجه بازاریابی به عهده شما نباشد چه ؟ سپس شما نیاز به خرید از سطوح بالاتر دارید.
چگونه خرید بازاریابی محتوا را دریافت می کنید ؟ با ترسیم یک استراتژی با اهداف، خط سیر، معیار های ردیابی و بودجه.
این استراتژی به عنوان مدرکی عمل می کند که شما می دانید چه کاری انجام می دهید. حتی بیشتر از آن، به عنوان یک راهنمای دقیق برای سایر افراد در مورد نحوه برنامه ریزی شما برای اجرای موفقیت آمیز محتوا عمل می کند.
این باعث می شود زمانی که در تلاش هستید از مسئولان بخش، مشتریان، مدیران اجرایی و هر کسی که قدرت سرمایه گذاری را در اختیار دارد، آن را به یک سند قدرتمند در کنار خود داشته باشید.
بر اساس نظر سنجی اخیر Content Marketing Institute، تنها ۴۰ درصد از بازاریابان می گویند که یک استراتژی محتوای مستند دارند.
این آمار در چند سال اخیر تغییر نکرده است.
اما، سال به سال، بازاریابان با یک استراتژی مستند از همتایان خود که استراتژی ندارند، بهتر عمل می کنند.
به همین دلیل، آنها یک مزیت رقابتی دارند. شما به یک استراتژی مستند نیاز دارید که هر کاری را که در بازاریابی محتوای خود انجام می دهید هدایت کند تا آن مزیت را نسبت به رقابت کسب کنید.
قدرت استراتژی محتوا در سند نهایی و عمل فیزیکی ایجاد آن نهفته است.
وقتی برند ها می نشینند تا این موضوع محتوا را متوجه بشوند، حوزه های کلیدی حیاتی برای موفقیت را متبلور می کنند:
شفاف سازی و اصلاح اهداف محتوایی آنها.
رسیدن به قلب افرادی که باید با محتوا هدف قرار دهند.
تصور اینکه آن محتوا چگونه باید باشد.
استراتژی نحوه اجرا با مجموعه ای واضح از اقدامات مانند یک طرح.
یک استراتژی محتوا در قلب بازاریابی محتوای شما تعیین می کند که آیا تلاش شما به نتیجه خواهد رسید یا پایین خواهد آمد.
متاسفانه، اکثر برند ها با رویکرد آزاد سازی به بازاریابی محتوا نزدیک می شوند. آنها حتی ممکن است نتایج “خوب” دریافت کنند.
اما مسئله این است که «خوب» نباید معیار باشد.
به این دلیل که محتوا می تواند برای هر برندی، صرف نظر از صنعت یا اندازه، به ارتفاعات بالایی دست یابد.
به این فکر کنید: محتوا قدرت بسیار زیادی برای رشد برند شما دارد.
اما برای استفاده از این قدرت، باید یک استراتژی محتوا داشته باشید.
منبع: searchengineland